نشست حق بر حیات مادر یا جنین؟ تحلیل یک دو راهی اخلاقی برگزار شد

پنجمین پیشنشست همایش بینالمللی تحلیلهای اخلاقی حامیان جنین با عنوان «حق بر حیات مادر یا جنین؟ تحلیل یک دو راهی اخلاقی»، با ارائه آقای دکتر محمود عباسی، رئیس مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی و رئیس اندیشکدۀ بینالمللی کرامت انسانی در تاریخ یکشنبه 4 آبان 1404 از ساعت 10 الی 12 در تالار کوثر برگزار شد.
در این نشست که با دبیری آقای ذوالفقار ناصری برگزار شد، دبیر نشست با اشاره به عنوان نشست گفتند «حق بر حیات مادر» یا «حق بر حیات جنین» تنها یک بحث پزشکی یا حقوقی نیست؛ بلکه یک معمای اخلاقی عمیق هم هست. این چالش درواقع از تقابلی خبر میدهد که در جریان بارداری برای مادر و پدر پیش میآید. حق حیات، بنیادیترین حق بشری است و برای مادر به عنوان یک انسان کامل تحقق عینی دارد. سؤال این است که آیا این حق حیات برای جنین در ماهها ابتدایی تا انتهایی چگونه است؟ آیا این حق حیات برای جنین هم بنیادی و ذاتی است؟ آیا جنین شخص است و تعریف شخص در مورد جنین چگونه است؟
دکتر محمود عباسی در ادامه گفتند حق بر حیات حق ذاتی انسانی است و هیچ کسی را نمیتوان از داشتن آن منع کرد. از سوی دیگر امروز سقط جنین هم مسئله و معضلی جدی برای انسانها و جوامع بشری شده است؟ امروز رویکردهای مختلفی به سقط جنین در دنیا وجود دارد. بهتازگی در فرانسه دوسوم نمایندگان سقط جنین را حق مادر دانستند و آن را به رسمیت شناختند؛ ولی دادگاهی در آمریکا جنین را بهمثابه کودک شناخت و به منع سقط رأی داد.
حال اگر در تشخیص حق حیات مادر یا جنین، یعنی انتخاب بین زندهماندن مادر یا جنین در یک دوراهی قرار گرفتیم، تکلیف و وظیفه ما چیست؟ این مصداق دوراهی اخلاقی است و تصمیمگیری در این زمینه بسیار دشوار است و متفکران مختلف در دانشهایی مانند فقه، حقوق، پزشکی قانونی و فلسفه اخلاق پاسخهایی در حد خود دادهاند.
ویژگی اصلی دوراهیهای اخلاقی آن است که در آنها عامل به انجام یکی از دو عمل ملزم است و باید بهنحوی تعارض میان دو الزام اخلاقی را حل کند. به موضوع دوراهیهای اخلاقی از منظرهای مختلف پرداخته شده است. در دیدگاههای فلسفه اخلاقی، فیلسوفانی مانند خانم تامسون در مقالات و کتابهای متعدد از حق بر حیات مادر دفاع میکند و سقط را نوعی بدنمندی برای مادر میداند و مادر را به لحاظ اخلاقی مجاز به نجات جان خود میداند؛ حتی اگر به سقط جنین بینجامد. او دیدگاه افراطی عدم جواز سقط به هر نحو را درست نمیداند.
در اخلاق پزشکی، افرادی مانند هابز با تکیه بر اصل پیامدگرایی، بر اصل حفظ حیات مادر تأکید میکنند و سقط جنین ناخواسته را مجاز میدانند. آنها سقط جنین را بر دو قسم مستقیم و غیرمستقیم میدانند و با توجه به نیت و هدف عامل سقط جنین، آن را اخلاقی یا غیراخلاقی تشخیص میدهند.
در دیدگاه فقهی، فقیهانی مانند امام خمینی، اگر روح دمیده نشده است، سقط را مجاز میدانند ولی اگر در جنین روح دمیده شده باشد، معتقدند باید جنین از مادر جدا شود و در محیطهایی خاص پرورش داده شود. این دیدگاه جنین را یک انسان تمام عیار میداند و فداکردن آن برای دیگری را منطقی و معقول نمیداند؛ بلکه آن را ترجیح بلامرجح میداند.
دیدگاه سوم فقهی قایل است به محض وجود حالت تزاحم به دلیل اهمیت جان آدمی، باید تا آخرین لحظه بر حفظ حیات هر دو اصرار شود؛ ولی در نهایت جان مادر مهم است. اصل در فقه اسلام، حرمت سقط است؛ مگر در صورت تهدید جان مادر. در اینجا اهم حیات مادر و مهم حیات جنین است.
از منظر قانون و حقوق پزشکی: مطابق قانون سقط جنین ممنوع است و مستوجب دیه و ابطال پروانۀ پزشکی میشود؛ اما مادر در شرایط خاص میتواند درخواست سقط جنین بدهد: 1. حیات مادر در خطر باشد؛ 2. حیات مادر و جنین هر دو در خطر باشند؛ 3. بارداری برای مادر دارای حرج باشد.
امروزه در ایران دستورالعمل ماده 56 قانون جوانی جمعیت، مصوب 5/2/1402 معیار عمل است. بنابر این دستورالعمل، در صورت تهدید جان مادر، نجات مادر اولویت است. همه امکانات و تلاشها برای حفظ حیات هر دو باید انجام شود، ولی در نهایت حفظ حیات مادر اولویت دارد.






