نشست بینالمللی با عنوان «تحلیلهای اخلاقی سقط جنین در اسلام و مسیحیت ارتودکس» برگزار شد.

دومین پیشنشست «تحلیلهای اخلاقی سقط جنین در اسلام و مسیحیت ارتودکس»؛ ذیل همایش بینالمللی تحلیلهای اخلاقی حامیان جنین با ارائه حجتالاسلاموالمسلمین دکتر علیرضا آلبویه؛ کشیش نیکیتا کوزنتسف؛ دکتر ولادیمیر روگاتین؛ دکتر النا سرگیونا روگاتینا و دکتر ایلیا وریورگا در تاریخ چهارشنبه 23 مهرماه 1404 از ساعت 16 الی 18 در سالن همایشهای غدیر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.
در این نشست علمی که با دبیری آقای ذوالفقار ناصری برگزار شد، دبیر نشست با اشاره به اهمیت پرداختن به مسئله سقط جنین گفتند این نشست علمی ذیل همایش بینالمللی تحلیلهای اخلاقی حامیان جنین برگزار میشود. این مسئله از منظرهای مختلف و با رویکردهای گوناگون قابل بررسی و ارزیابیهای علمی است و در اینجا به مسئله سقط جنین از منظر اسلام و مسیحیت ارتودوکس میپردازیم. متأسفانه امروزه این رویداد ناگوار در جهان به یک مسئله جدی تبدیل شده و حتی به مرز بحران رسیده است؛ زیرا مطابق برخی آمارها تقریباً یکسوم موالید در سراسر دنیا با سقط جنین از بین میروند. با این حساب که موالید در کشور ما نیز به زیر یک میلیون در سال رسیده است، طرح بحث سقط جنین در کشور اهیمیت و ضرورت دوچندان میطلبد.
در ادامه کشیش نیکیتا کوزنتسف، رئیس دانشگاه الهیات ارتودکس قازان در روسیه در ارائه خود موضع کلیسای ارتودکس در روسیه را اینگونه بیان کردند و گفتند: متأسفانه سالانه در روسیه 300 هزار مورد سقط جنین رخ میدهد و این مسئله در گذشته اهداف و دلایل متعددی داشته است که امروز همۀ آن اهداف منقضی شدهاند و بانیان آنها به آن اهداف نرسیدهاند؛ ولی سقط جنینهای بسیاری انجام شدند.
در دورۀ کمونیستی روسیه به دلیل نگاه مادی و ماتریالیستی به زن و برابری زن و مرد در کارکردن، سقط جنینهای بسیاری رخ میداد؛ ولی برخلاف تفکر مادی سقط جنین صرفا یک عمل پزشکی نیست؛ بلکه قتل نفس است.
سپس دکتر ولادیمیر روگاتین به سقط جنین از منظر تاریخی اشاره کردند و گفتند در دورۀ باستان و با تفکر مادی به انسان سقط جنین امری رایج و عادی در میان مردمان دورۀ باستان بود؛ ولی با آمدن مسیحیت و با آموزههای دینی، انسانها به ناپسندی این عمل پی بردند و آمار سقط جنین پس از رواج مسیحیت در غرب رو به کاهش نهاد.
همچنین خانم دکتر النا سرگیونا روگاتینا در سخنرانی خود به نکات ذیل پرداختند. آمار 350 هزار سقط جنین در سال آماری نگرانکننده است و باید کاهش یابد. او گفت من با وجود جنبههای مختلف این مسئله، زنان را مقصر اصلی میدانم که بهراحتی با وجود خطرات زیادی که برای آنها دارد، راضی به سقط جنین میشوند. باید آگاهی زنان افزایش یابد تا به عذاب وجدان بعد از این عمل مبتلا نشوند؛ طبق یک پژوهش میدانی، 90/ زنان پس از سقط جنین عذاب وجدان داشتهاند و دلسوزی نسبت به جنین داشتهاند. او گفت باید از زن حمایت شود و او باید احساس کند که تنها نیست. از دورۀ نوجوانی باید در میان دختران فرهنگسازی شود. اگر با زنانی که قصد سقط جنین دارند، صحبت روانپزشکی و رواندرمانی شود، 20/ منصرف میشوند؛ لذا باید از زنان حمایت مالی شود و کلیسا، دولت و... خود را موظف به حمایت کنند.
دکتر ایلیا وریورگا نیز در ارائه خود گفتند هم اسلام و هم مسیحیت به سقط جنین نگاه منفی دارند؛ اما امروزه با وجود آنکه آمار سقط جنین کاهشی است؛ ولی بچهها در جامعه زیاد نشدهاند و این یک پارادوکس است. این پدیده در روسیه دو عامل اصلی دارد: اول اینکه سن زایمان برای زنان بسیار پایین آمده است. دوم اینکه زنان قرصهای ضد بارداری مصرف میکنند و جلوگیری از هورمونها برای بارداری معضل جدیدی است که نگرانکننده شده است؛ درحالیکه ایمان دینی و ادیان الهی رویکرد متفاوتی به این موضوع دارد.
در اینجا او دو سؤال مطرح کرد که آیا قبل از ولوج روح میتوان جوازی برای سقط جنین داشت؟ همچنین تربیت فرهنگی مردم و سبک زندگی آنها مشکلساز شده است. مردم زندگی پسازاهدانه را تجربه میکنند. دیر ازدواج میکنند و حتی برخی زندگی مشترک را تجربه نمیکنند و زایمان به تأخیر میافتد یا کنار گذاشته میشود. پسران و دختران امروز برای فرزندآوری و بچهدارشدن تربیت نشدهاند. لذا کلیسا و مراکز دینی باید مردم و نسل جدید را تربیت فرهنکی و دینی بکنند و با فرهنگسازی به افزایش نسل انسان کمک برسانند.
در پایان استاد دکتر آلبویه گفتند سقط جنین عوامل متعددی دارد و با رویکردهای مختلفی صورت میگیرد. نوع نگاه و رویکرد غربیها در این زمینه بسیار نگرانکننده است. آنها انسان را در ردیف حیوان میشناسند و نگاهی مادی و حیوانی به انسان دارند؛ ولی نگاه و رویکرد فیلسوفان و متدینان جامعه درست در مقابل رویکرد فرهنک مسلط غربی قرار دارد. انسان از منظر ادیان الهی، موجودی متعالی است و واجد روح الهی است و با حیوانات تفاوت ذاتی دارد.
از منظر فقه اسلامی از لحظه لقاح سقط جنین حرمت شرعی دارد. قرآن انسان را از سه منظر میبیند: الف) دربارۀ خاستگاه انسان، پس از آفرینش ویژۀ انسان، در قرآن میفرماید: «فتبارکالله احسنالخالقین» و میگوید از روح خود در او دمیدهایم. انسان بیهوده خلق نشده و برای خلقت انسان، هدفی وجود دارد. ب) قرآن دربارۀ سرشت انسان، او را امانت الهی میداند که مسجود ملائکه قرار گرفته است. انسان خلیفه و جانشین الهی است و باید هویت خود را به دست خود بازآفرینی کند. و این بازآفرینی هویت با اخلاقیعملکردن حاصل میشود. با خدمت به خودمان و نفسمان. ساختن هویت با رفتارهای ماست و سقط جنین هویت ما را نابود میکند.
اما قرآن درباره سرانجام انسان میفرماید اطاعت از خدا و تسلیم اراده او شدن و عمل به ارزشهای اخلاقی، انسان را به سرانجام مطلوب میرساند؛ وگرنه زندگی حیوانی و هویت حیوانی در انتظار ماست. لذا در ادبیات اسلامی سیر وجودی انسان به سوی خداشدن است. پس از مرگ حیات آدمی استمرار پیدا میکند و درواقع ما در این دنیا وجود جاودانۀ خودمان را میسازیم و از همین رو اگر کسی چنین معرفت و شناختی از خود انسانیاش و وجود انسانی جنین داشته باشد، هرگز به عمل شنیع سقط جنین دست نمیزند و قتل نفس نمیکند.
پس در جلوگیری از سقط جنین، اصلاح نوع رویکرد و نگاه حیوانی یا انسانی به جنین بسیار تعیینکننده است.
